نمیدونم این دلتنگیا کی و کجا و چجوری تموم میشه اما خوب میدونم که بالاخره ی روز تموم میشه

ی روز میرسه دستامون تو دست هم بیاد این روزا میفتیم

چت کردنامون اس ام اسای یواشکی و حرف زدنامون با گوشیو حتا با تلفن خونه خخخ

اینا برامون خاطره میشه

اما شیرین یا تلخ شدنش دیگه دست خودمونه

این درست نیست که تقصیرهای خودمونه گردن تقدیر و قسمت بندازیم

اون ما هستیم که گاهی با اشتباهامون سرنوشتی که پیش رومون داریم و خراب میکنیم

یا برعکس

ی زندگی رویایی برا خودمون میسازیم

عشقم

روز عشق مباااااارک 

 

 

خدایااااا تو چنین روزی ازت میخواااااام دست تموم عاشقا رو تو دست هم بزارری

دل هیچ عاشقی شکسته نشه هوای عاشقا رو داشته باااشی

خدایا راه رسیدن به عشقو هموارش کن

سختیا رو آسونش کن

دلتنگیا و فاصله ها رو تمومش کن

خدایا دلم میخواد اون روز برسه کنار عشقم این روز روز رو باهم جشن بگیریم

نه اینکه پشت صفحه های مجازی بهم تبریک بگیم

 

عشقم

مررررسی که پا تو زندگیم گذااااشتی مرررسی که تو تموم لحظه هام چه شادی چه غم هام کنارم بودی

وجودت باعث شد با ی دید دیگه به زندگی نگا کنم وجودت باعث شد پیش روی سختیا و مشکلا قد خم نکنم

عشقم

مرررسی که هستی مرسی که به پای عشقمون میمونی دنیام کنار تو قشنگترین شکل ممکنشو داره

مررسی که یادت آرومم میکنه لبخند رو لبام میاره مرررسی که سنگ صبورم شدی بهترین شنونده برای حرفامی و بهترین راهنمامی

عشقم

دوووست داررررم

عشقم

خداکنه ببخشی اگه گاهی اذیتت میکنم گاهی غیرقابل تحمل میشم

ببخش گاهی به بعضیا که کنارتن حسودی میکنم

ببخش اگه گاهی حرفی میزنم که نباید بزنم

ببخش اگه گاهی بیشعور میشم خخخخ

عشقممم

دلم هواتو کرد گگگگگگ

عشقم

 

اینو گذاشتم که ثبت بمونه قولی که بهم دادیم

قولی که تا آخر عمر پایبند بهش میمونیم

 

عشقمممممم خیلیییییییی دوست دااااارم

خیلی میخوااااااااااامت

 

♥ولنتاینت مبااااااااااارک ♥

 

 

 

 

 "مهم نیست ولنتاین یا مناسبت دیگر
هردو بهانه اند برای اینکه به تو بگويم
بی بهانه دوستت دارم"

 

 

 

 

 

 

 

شنبه 23 بهمن 1394 ♦ 23:42 ♦ عـلـAtefeـی ♦

چشم بهم میزنی عمرت میره

راست میگن دنیا دو روزه

نگاه به پشتت که میندازی دو روز هم نمیشه

تو مراحل پایینی میگی کی بشه بزرگ بشم

اینجوری کنم . . .اونجوری کنم . . .

بزرگ که میشی میگی چرا بزرگ شدم

چرا زندگی اینجوری چرا سخته و صد تا چرا دیگه

این چرا ها و ناامیدی ها همیشه که بوجود نمیاد

در صورتی بوجود  میاد که چجور زندگیی بخوای

معمولاا تمام  ادما به یه سن که میرسن دنبال جفتشون میچرخن

حالا  اگه شانست بگیره اولی اونی باشه تو رویاهات ساختی خیلی خوبه

وگرنه هیچ شکی نیست غیر این باشه همه اون چراها ساخته میشه

 وقتی اونی که تو رویاهات ساختی شبیه ش رو پیدا میکنی

یه حس تو وجودت ایجاد میشه به اسم دوست داشتن

اگه این حس دو طرفه باشه بهش میگن عاشق شدن

کلمه عشق مفهموم زیاد داره یه دنیای برای خودش

باید عاشق شی تا بفهمی

عاشق که باشی بعد اون با هیچکس حال نمیکنی

دلت فقط اونو میخواد حالیش هم نیست فقط بی قراری میکنه

عاشق که باشی دوریشو نمیتونی تحمل کنی

عاشق که باشی . . .

حالا دلم میخواد از خودم بگم از یه عشق

شاید نظر خیلیا باشه این عشق نیست

ولی من بهش میگم عشق واقعی

مثل همیشه تقریبا 10 ماه پیش بود

دنبال کاربر برای چت روم بودم

کسی نداشتم تنهاا سرگرمی اوقات بیکاریم این بود برم چت

از چت روم های شلوغ کاربر میاوردم چت خودم

یهوویی شد یه کاربر پیدا کردم گفت ادرس بده بیام

خوشم اومد همون لحظه ازش اومد درجه دادم بهش گل روم

واقعا هم گلی بود برا خودش

چند شب چت کردیم با هم حرفاش انقد قشنگ بود به سنش نمیخورد

منم ادمی بودم زیاد دقت نمیکردم چون درغگو زیاد بود

به جاایی چت کردنمون رسید که قرار میزاشتیم

چه ساعتی بیایم  با هم

در ضمن به هم میگفتیم ابجی داداش

یه روز برای این که برم بیرون بتونم جواب بدم

ای دی لاین دادم

از اونجا با هم بودیم

تنها اشتباهش این بود که عکساشو فرستاد اونم از رو سادگی و اعتماد داشت

چت کردنا باعث شد عرض یکماه ابجی داداش عاشق هم بشیم

میفگفتیم بدون هم میمیرن ولی عشق نبود هنوز

دیگه  حس خواهر برادری از بین رفت و شدیم عشق هم

هر روز گزشت بیشتر عاشق هم شدیم

به جایی رسید یه سری گفتن الکیه

یه سری بد تعریف کردن

همه هم خواستشون این بود جدا کنن ما رو

ولی دیگه زرنگ شده بودیم اهمیت نمیدادیم

اینجا من بودم که هنوز فک میکردم اون علی قبلاا هستم

تنها بودم که بدون هیچ صدی شماره میدادم

و عشقمو ناراحت میکردم

یا برای یه انتقام احمقانه فیلم عاشقا رو بازی کنم برای کسی

میدونی این رابطه چرا خاصه چون پاکه

درسته همو ندیدیم ولی  بعد ده ماه خوب همو میشناسیم

چون دوریم هیچ شکی نیست تا لحظه اخرش دست نمیزنیم بهم

یقول خودت شاید هنوز هم عاشق نیستیم

چون راه عاشقی درازه

باید هر روز عاشق تر بشی تا بتونی باهاش بمونی

عاشق تر عاشق تر

عاطفه من دیونتم دختر میفهمی

تو جفت زندگی منی

اگه اشتباهم باعث میشد از دستت بدم قصد داشتم خودمو بکشم

خیلی حس بدی بود بدون تو

شاید بگی میشه

اره اما زندگی مزه نداره

غذا بخوری بدون طعم انجوریه

الان هم داری اس میدی هم اینا خستم ولی حرف زیاد داشتم خلاصش کردم

فقط بگم دوووست دارم

 

 

چهار شنبه 14 بهمن 1394 ♦ 21:26 ♦ عـلـAtefeـی ♦

انسانها قاعدتا دو دسته اند :

تـــــــ♥ــــــــو     و   بقیه . . .

 

 

 

پیش  از تـــــــــو  چیزی نبود  ...

بعد از تـــــــــــو هم چیزی نیست...

اما   ... با تــــ♥ــــــــو

چهار شنبه 14 بهمن 1394 ♦ 21:18 ♦ عـلـAtefeـی ♦

همیشه فک میکردم عشقمون خاصه  حقیقیه و هیچ عااشقی مثل ما نیست

فک میکردم بهم میرسیم با خوشی بدون هیچ داستانی

اما خوب "فکر" میکردم

از وقتی پاتو تو زندگیم گذاشتی جز تو به هیشکی فک نکردم میخواستمم نمیتونستم

علی

بهت گفتم بازم میگم بعد تو خنده بر من حکم "حرام" رو داره

نمیزارم کسی صدای خندهامو بشنوه

علی شکونیدم خوردم کردی زیر پاهات لهم کردی

چطور تونستی

 چطور تونستی صداش کنی عشقم چجور زبونت چرخید به یکی غیر من بگی دوست دارم

وقتی باهاش حرف میزدی اون ازت بوس و بغل میخواست ی لحظه من تو یادت بودم یا نه

چطور روت شد بعد اینکه با من بحرفی با اونم بحرفی و دم از عشق بزنی

علی

نه نمیتونم ببخشم

بااااید دور شیم    باید

بقول خودت هر چیزی حدی داره من از حدم گذشتم آره زیادی در دسترس بودیم

امروز صبح فهمیدم دارم عشقو ازت گدایی میکنم

عااااطفه بفهم عشق زوری نیست نمیتونم قبول کنم که "تو"عاشقی ، "من"عاشقم

نیســــتیم

عشق فراتر از این حس بینمونه

من نباید ازت انتظاری داشته باشم حق داری پسر تو سن تو باید دنبال عشق و حالش باشه

نباید ازش انتظار تک پر بودنو داشته باشی

تو اوج جونیت هستی اره رابطه از اولشم اشتباه بود

باید دور باشیم نمیدونم چقد اما ی مدت خیلی طولااااااااانی

ینی خیانت ..................

چطور ببخشم چطور چطوررر چطورر

برو هر وقت تونستی جز من با کس دیگه ایی نباااشی حالا با هر هدفی چه انتقام چه هر کوفت و زهرمار دیگه ایی

هر وقت تونستی کوچک ترین دروغی رو نگی وقتی خودت دم از صداقت میزنی

اون موقع برگرد

 

 

شنبه 10 بهمن 1394 ♦ 15:3 ♦ عـلـAtefeـی ♦